علل ژنتيکي افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در 30 ساله اخير
مقاله ای جامع و مستند در خصوص نرخ تولد نوزادان در ایران و جهان در طی سی سال اخير
در ابتدا به ذکر علل ژنتيکي افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در 30 ساله اخير خواهيم پرداخت
احتمال تشکيل جنين مذکر به مراتب بيش از احتمال تشکيل جنين مؤنث مي باشد. به طوری که بر آورد محققان 120 جنين پسر در ازاي 100 جنين دختر مي باشد.
پرسش اينست که آيا تمامي جنين هاي تشکيل يافته به راستي تبديل به نوزاد کامل شده و متولد خواهند شد؟
از نظر محتواي ژنتيکي يک جنين مذکر بسيار ضعيف تر از يک جنين مؤنث مي باشد، و آن بدليل دارا بودن يک مجموعه کروموزومي فعال مي باشد. حال آنکه هر جنين مؤنث داراي دو مجموعه کروموزومي فعال بوده و مقاومت آن نسبت به عواملي که جنين را در بدو تشکيل تهديد مي نمايند به مراتب بيش از مقاومت یک جنين مذکر مي باشد. به دلايل ذکر شده درصد بسياري از جنين هاي مذکر در همان ابتدا از ميان رفته در زمان تولد نسبت پسر به دختر رقمي است برابر با 105 – 107 نوزاد پسر در ازاي هر 100 نوزاد دختر.
در اينجا به نکاتي شايان توجه در اين خصوص اشاره خاهيم نمود:
تفاوت مادران جوان و مادران مسن در پسر دار و يا دختر دار شدن:
تحقيقات نشان داده اند که احتمال تولد فرزند پسر از مادران جوان تر به مراتب بيشتر از احتمال تولد نوزاد پسر از مادران مسن تر مي باشد. اين بدين معناست که در کشور هايي که سن زن در هنگام ازدواج و بارداري پايين تر است نرخ تولد نوزاد پسر نسبت به نوزاد دختر بيشتر خواهد بود.
نقش مليت در پسر دار و يا دختر دار شدن:
آمار ها نشان داده اند که مادران چيني داراي بيشترين تعداد پسر مي باشند و مادران فيليپيني پس از آنها از لحاظ تعداد فرزند پسر در مقام دوم قرار دارند، در حالي که مادران سرخپوست داراي کمترين تعداد فرزند پسر مي باشند.
نقش بيماري ها در تايين جنسيت جنين:
تحقيقات نشان داده اند که ابتلاي زنان به برخي از بيماري ها مي تواند در تايين جنسيت جنين آنها تأثير گزار باشد. به گفته محققين احتمال تولد نوزاد پسر از زنان مبتلا به بيماري هپاتيت نوع ب، یک و نیم برابر بيش از زناني است که حامل اين ويروس نمي باشند. پروفسور اميلي اويستر، فارغ التحصيل دانشگاه هاروارد پايان نامه دوره دکتراي خود را بر روي ارتباط بيماري هپاتيت ب و نرخ تولد نوزادان به انجام رسانيد.
تيتر پايان نامه پروفسور اويستر چنین بود: "هپاتيت ب و زنان ناپديد شده" بود.
وي اظهار داشت که مي توان از علم زیست شناسی جهت پاسخگويي به اين معما که چرا تعداد دختران متولد شده تا به اين حد کم شده است استفاده نمود.
وي همچنين به مقاله پرفسور آمارتيا سن Amartya Sen)) با عنوان: فقدان بيش از 100 ميليون زن (More than 100 million Women are Missing) اشاره داشت.
پرفسور آمارتيا سن در مقاله خود علل کمتر بودن تعداد زنان را دلايل اجتماعي ضد زنان بيان نموده بود، وليکن پروفسور اويستر به جنبه هاي بيولوژيکي اين پديده به زيبايي هر چه تمام تر اشاره نمود و برای نخستين مرتبه به ارتباط ميان ابتلا به برخی بيماری های خاص و تأثير آنها بر افزايش نرخ تولد نوزادان پسر اشاره نمود.
به گفته مجله ساينس ديلي: هپاتيت ب به تنهايي علت فقدان 40 درصدي زنان در آسيا مي باشد.
نسبت طبيعي و متداول پسر به دختر در بدو تولد چگونه است؟
به طور طبيعي و در "تمام جهان" نرخ تولد برابر است با 105-107 نوزاد پسر در ازاي هر 100 نوزاد دختر.
استثناهايي نيزدر اين ميان به چشم مي خورند. از جمله سال 1946 ميلادي در آمريکا سالي بود که بيشترين تعداد تولد پسر را به خود ديد، در آن سال 105.9 پسر در ازاي هر 100 دختر در آمریکا متولد شدند. همچنین سال 2000 سالي بود که کمترين نرخ تولد پسر ها را به خود دید. در آن سال 104.8 پسر در ازاي هر 100 دختر متولد شدند.
در هر صورت آنچه واضح است اين مسئله می باشد که نرخ طبیعی تولد نوزادان پسر هميشه و نیز در تمامی نقاط جهان بين پنج تا هفت درصد بيش از نرخ تولد نوزادان دختر می باشد.
نکاتي جالب در خصوص نسبت مرد به زن در رده هاي مختلف سني:
در بدو تولد همانگونه که قبلا نيز ذکر شد تعداد پسران 105- 107 در ازاي هر 100 دختر مي باشد. در سنين زير 15 سال نيز نسبت پسر به دختر مشابه با نسبت آنها در بدو تولد بی باشد. پس از آن و تا سن 35 سالگي همچنان تعداد پسرها بيش از تعداد دخترها مي باشد اما نسبت 105-107 کمي کاهش یافته و اين بدان دليل است که مردان در اين سن احتمال فوتشان بر اثر حوادث کمي بيشتر از احتمال فوت زنان مي باشد. افزايش احتمال مرگ و مير مردان در اين سن اين نسبت را به 103-105 مرد در ازاي هر 100 زن مي رساند. **
** توجه داشته باشيد که در اينجا منظور از 100 دختر، 100 دختر "زنده" و نه ضررورتا 100 دختر "سالم" مي باشد. بدان دليل که احتمال ابتلاي دختران به برخي بيماري ها در جواني و بين سنين 15-35 سال به مراتب بيشتر از احتمال ابتلاي مردان به این بيماري ها مي باشد و در صورتی که تعداد دختران سالم را در اين معادله جاي دهيم تعداد به مراتب کمتر از این میزان خواهد بود.
از جمله اين بيماری ها می توان به بيماری های خود ايمنی از جمله بيماری ملتيپل اسکلروز يا ام اس و نيز ساير بيماری های دستگاه ايمنی بدن اشاره نمود.
مردان بيشتر مستعد بيماري هاي قلبي عروقي و نیز برخي از انواع سرطان ها مي باشند و بدين ترتيب عمر متوسط مردان کوتاه تر از عمر متوسط زنان مي باشد. بدين خاطر در سنين کهنسالي تعداد زنان به مراتب بيش از تعداد مردان خواهد بود.
آمارهای ذکر شده در فوق براي تمامی کشور ها به غیر از کشور افغانستان صادق می باشد. در کشور افغانستان بر طبق آمارها عمر متوسط زنان کمتر از عمر متوسط مردان مي باشد.
در اينجا به آمار کشورمان نظر مي اندازيم:
آمارهاي کشور ايران نشان مي دهند که نرخ تولد در کشور ما برابر است با 105 نوزاد پسر در ازاي هر 100 نوزاد دختر، که اين ميزان تا گروه سني 35 سال کمابيش به همين ترتیب مي باشد.
همچنين نتايج آخرين سرشماری کشور که در اواخر سال گذشته به انجام رسيد به وضوح نشان از این داشته که تعداد مردان در تمامی رده های سنی به استثنای رده سنی بالای 65 سال بيش از تعداد زنان می باشند.
در ايران هم اکنون (بر طبق آخرين آمارگیری سال 1386) جمعيت مردان تا رده سني 65 سال بيش از جمعيت زنان، و در رده سني 65 سال به بالا جمعيت زنان بيشتر از جمعيت مردان مي باشد. همچنين در کشور ما بر طبق آمار ها میانگین عمر زنان 74 سال و میانگین عمر مردان 69 سال مي باشد.
هم اکنون جمعيت مردان در ايران در حدود يک ميليون نفر بيش از جمعيت زنان مي باشد. بديهي است که جمعيت دختران جوان کشورمان در مقایسه با جمعیت پسران جوان به مراتب کمتر از این رقم مي باشد بدین دليل که در سنين بالاي 65 سال، زنان قسمت عظيمي از جمعيت را به خود اختصاص داده اند.
آمار ديگر نقاط جهان:
نرخ تولد به طور طبيعي بين 105 تا 107نوزاد پسر در ازای هر 100 نوزادختر مي باشد. حال آنکه در برخي از کشور هاي جهان نرخ تولد نوزاد پسر به مراتب بيش از نرخ تولد نوزاد دختر مي باشد. هم اکنون نرخ تولد برابر با 113 نوزاد پسر به 100 نوزاد دختر در دو کشور چين و کره جنوبي، 110 نوزاد پسر به 100 نوزاد دختر در کشور تايوان، و 108 نوزاد پسر به 100 نوزاد دختر در ميان چيني هاي ساکن سنگاپور و ساکنین مالزي مي باشد.
شايان ذکر است که بر اساس گزارشات منتشره توسط China Population Publishing House نرخ تولد در سال 2001 در کشور چين برابر بوده است با 117 نوزاد پسر در ازاي هر 100 نوزاد دختر. همچنين در سالهاي 1993 و 1994 ;121 نوزاد پسر به ازاي هر 100 نوزاد دختر در کشور چين متولد شده اند.
بر طبق آمار ها تخمين زده ميشود که تا سال 2020 تعداد پسران جوان در کشور چين بيش از 65 ميليون و در کشور هند بيش از 35 ميليون بيشتر از تعداد دختران جوان در آن دو کشور گردد که اين آمار ها مقامات چيني و هندي را به شدت نگران کرده اند.
همچنين در سال 2000 ميلادي سازمان ملل متحد در گزارشي اعلام داشت که تعداد زنان در جنوب قاره آسيا در حدود 79 ميليون نفر (79،000،000) کمتر از جمعيت مردان در اين منطقه مي باشد.
اخيرا در مقاله اي تحت عنوان "افزايش وحشتناک پسرها" (Dangerous Surplus of Sons)، دانشمندان هشدار داده اند که افزايش تعداد پسر ها در کشورهاي آسيايي مي تواند صلح جهاني را تهديد نمايد.
در اين مقاله آمده است که هم اکنون جمعيت زنان در دو کشور چين و هند بيش از 100 ميليون نفر کمتر از جمعيت مردان در اين دو کشور مي باشد. اين رقم که به "پديده فقدان زن" شهرت يافته است براي اولين بار توسط آمارتيا سن مورد توجه قرار گرفت.
افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در سی سال اخير در جهان پديده ايست که هنوز علل قطعی و تأثير گزار بر روی آن به درستی شناسايی نشده و مورد مطالعه قرار نگرفته اند.
هر چند که دانشمندان به اتفاق بر اين باورند که مجموعه اي از عوامل مختلف که در اين مقاله به ذکر آنها پرداخته شده است می توانند به طور همزمان منجر به افزايش نرخ تولد نوزادان پسر در جهان شده باشند.
منابع
^ a b c d A. Gettis, J. Getis, and J. D. Fellmann (2004). Introduction to Geography, Ninth Edition. New York : McGraw-Hill. pp. 200. ISBN 0-07-252183- X
? ^ a b Goodkind, Daniel. (1995). On Substituting Sex Preference Strategies in East Asia: Does Prenatal Sex Selection Reduce Postnatal Discrimination?. Population and Development Review, 22 (1), 111-125. Retrieved March 13, 2007.
در ابتدا به ذکر علل ژنتيکي افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در 30 ساله اخير خواهيم پرداخت
احتمال تشکيل جنين مذکر به مراتب بيش از احتمال تشکيل جنين مؤنث مي باشد. به طوری که بر آورد محققان 120 جنين پسر در ازاي 100 جنين دختر مي باشد.
پرسش اينست که آيا تمامي جنين هاي تشکيل يافته به راستي تبديل به نوزاد کامل شده و متولد خواهند شد؟
از نظر محتواي ژنتيکي يک جنين مذکر بسيار ضعيف تر از يک جنين مؤنث مي باشد، و آن بدليل دارا بودن يک مجموعه کروموزومي فعال مي باشد. حال آنکه هر جنين مؤنث داراي دو مجموعه کروموزومي فعال بوده و مقاومت آن نسبت به عواملي که جنين را در بدو تشکيل تهديد مي نمايند به مراتب بيش از مقاومت یک جنين مذکر مي باشد. به دلايل ذکر شده درصد بسياري از جنين هاي مذکر در همان ابتدا از ميان رفته در زمان تولد نسبت پسر به دختر رقمي است برابر با 105 – 107 نوزاد پسر در ازاي هر 100 نوزاد دختر.
در اينجا به نکاتي شايان توجه در اين خصوص اشاره خاهيم نمود:
تفاوت مادران جوان و مادران مسن در پسر دار و يا دختر دار شدن:
تحقيقات نشان داده اند که احتمال تولد فرزند پسر از مادران جوان تر به مراتب بيشتر از احتمال تولد نوزاد پسر از مادران مسن تر مي باشد. اين بدين معناست که در کشور هايي که سن زن در هنگام ازدواج و بارداري پايين تر است نرخ تولد نوزاد پسر نسبت به نوزاد دختر بيشتر خواهد بود.
نقش مليت در پسر دار و يا دختر دار شدن:
آمار ها نشان داده اند که مادران چيني داراي بيشترين تعداد پسر مي باشند و مادران فيليپيني پس از آنها از لحاظ تعداد فرزند پسر در مقام دوم قرار دارند، در حالي که مادران سرخپوست داراي کمترين تعداد فرزند پسر مي باشند.
نقش بيماري ها در تايين جنسيت جنين:
تحقيقات نشان داده اند که ابتلاي زنان به برخي از بيماري ها مي تواند در تايين جنسيت جنين آنها تأثير گزار باشد. به گفته محققين احتمال تولد نوزاد پسر از زنان مبتلا به بيماري هپاتيت نوع ب، یک و نیم برابر بيش از زناني است که حامل اين ويروس نمي باشند. پروفسور اميلي اويستر، فارغ التحصيل دانشگاه هاروارد پايان نامه دوره دکتراي خود را بر روي ارتباط بيماري هپاتيت ب و نرخ تولد نوزادان به انجام رسانيد.
تيتر پايان نامه پروفسور اويستر چنین بود: "هپاتيت ب و زنان ناپديد شده" بود.
وي اظهار داشت که مي توان از علم زیست شناسی جهت پاسخگويي به اين معما که چرا تعداد دختران متولد شده تا به اين حد کم شده است استفاده نمود.
وي همچنين به مقاله پرفسور آمارتيا سن Amartya Sen)) با عنوان: فقدان بيش از 100 ميليون زن (More than 100 million Women are Missing) اشاره داشت.
پرفسور آمارتيا سن در مقاله خود علل کمتر بودن تعداد زنان را دلايل اجتماعي ضد زنان بيان نموده بود، وليکن پروفسور اويستر به جنبه هاي بيولوژيکي اين پديده به زيبايي هر چه تمام تر اشاره نمود و برای نخستين مرتبه به ارتباط ميان ابتلا به برخی بيماری های خاص و تأثير آنها بر افزايش نرخ تولد نوزادان پسر اشاره نمود.
به گفته مجله ساينس ديلي: هپاتيت ب به تنهايي علت فقدان 40 درصدي زنان در آسيا مي باشد.
نسبت طبيعي و متداول پسر به دختر در بدو تولد چگونه است؟
به طور طبيعي و در "تمام جهان" نرخ تولد برابر است با 105-107 نوزاد پسر در ازاي هر 100 نوزاد دختر.
استثناهايي نيزدر اين ميان به چشم مي خورند. از جمله سال 1946 ميلادي در آمريکا سالي بود که بيشترين تعداد تولد پسر را به خود ديد، در آن سال 105.9 پسر در ازاي هر 100 دختر در آمریکا متولد شدند. همچنین سال 2000 سالي بود که کمترين نرخ تولد پسر ها را به خود دید. در آن سال 104.8 پسر در ازاي هر 100 دختر متولد شدند.
در هر صورت آنچه واضح است اين مسئله می باشد که نرخ طبیعی تولد نوزادان پسر هميشه و نیز در تمامی نقاط جهان بين پنج تا هفت درصد بيش از نرخ تولد نوزادان دختر می باشد.
نکاتي جالب در خصوص نسبت مرد به زن در رده هاي مختلف سني:
در بدو تولد همانگونه که قبلا نيز ذکر شد تعداد پسران 105- 107 در ازاي هر 100 دختر مي باشد. در سنين زير 15 سال نيز نسبت پسر به دختر مشابه با نسبت آنها در بدو تولد بی باشد. پس از آن و تا سن 35 سالگي همچنان تعداد پسرها بيش از تعداد دخترها مي باشد اما نسبت 105-107 کمي کاهش یافته و اين بدان دليل است که مردان در اين سن احتمال فوتشان بر اثر حوادث کمي بيشتر از احتمال فوت زنان مي باشد. افزايش احتمال مرگ و مير مردان در اين سن اين نسبت را به 103-105 مرد در ازاي هر 100 زن مي رساند. **
** توجه داشته باشيد که در اينجا منظور از 100 دختر، 100 دختر "زنده" و نه ضررورتا 100 دختر "سالم" مي باشد. بدان دليل که احتمال ابتلاي دختران به برخي بيماري ها در جواني و بين سنين 15-35 سال به مراتب بيشتر از احتمال ابتلاي مردان به این بيماري ها مي باشد و در صورتی که تعداد دختران سالم را در اين معادله جاي دهيم تعداد به مراتب کمتر از این میزان خواهد بود.
از جمله اين بيماری ها می توان به بيماری های خود ايمنی از جمله بيماری ملتيپل اسکلروز يا ام اس و نيز ساير بيماری های دستگاه ايمنی بدن اشاره نمود.
مردان بيشتر مستعد بيماري هاي قلبي عروقي و نیز برخي از انواع سرطان ها مي باشند و بدين ترتيب عمر متوسط مردان کوتاه تر از عمر متوسط زنان مي باشد. بدين خاطر در سنين کهنسالي تعداد زنان به مراتب بيش از تعداد مردان خواهد بود.
آمارهای ذکر شده در فوق براي تمامی کشور ها به غیر از کشور افغانستان صادق می باشد. در کشور افغانستان بر طبق آمارها عمر متوسط زنان کمتر از عمر متوسط مردان مي باشد.
در اينجا به آمار کشورمان نظر مي اندازيم:
آمارهاي کشور ايران نشان مي دهند که نرخ تولد در کشور ما برابر است با 105 نوزاد پسر در ازاي هر 100 نوزاد دختر، که اين ميزان تا گروه سني 35 سال کمابيش به همين ترتیب مي باشد.
همچنين نتايج آخرين سرشماری کشور که در اواخر سال گذشته به انجام رسيد به وضوح نشان از این داشته که تعداد مردان در تمامی رده های سنی به استثنای رده سنی بالای 65 سال بيش از تعداد زنان می باشند.
در ايران هم اکنون (بر طبق آخرين آمارگیری سال 1386) جمعيت مردان تا رده سني 65 سال بيش از جمعيت زنان، و در رده سني 65 سال به بالا جمعيت زنان بيشتر از جمعيت مردان مي باشد. همچنين در کشور ما بر طبق آمار ها میانگین عمر زنان 74 سال و میانگین عمر مردان 69 سال مي باشد.
هم اکنون جمعيت مردان در ايران در حدود يک ميليون نفر بيش از جمعيت زنان مي باشد. بديهي است که جمعيت دختران جوان کشورمان در مقایسه با جمعیت پسران جوان به مراتب کمتر از این رقم مي باشد بدین دليل که در سنين بالاي 65 سال، زنان قسمت عظيمي از جمعيت را به خود اختصاص داده اند.
آمار ديگر نقاط جهان:
نرخ تولد به طور طبيعي بين 105 تا 107نوزاد پسر در ازای هر 100 نوزادختر مي باشد. حال آنکه در برخي از کشور هاي جهان نرخ تولد نوزاد پسر به مراتب بيش از نرخ تولد نوزاد دختر مي باشد. هم اکنون نرخ تولد برابر با 113 نوزاد پسر به 100 نوزاد دختر در دو کشور چين و کره جنوبي، 110 نوزاد پسر به 100 نوزاد دختر در کشور تايوان، و 108 نوزاد پسر به 100 نوزاد دختر در ميان چيني هاي ساکن سنگاپور و ساکنین مالزي مي باشد.
شايان ذکر است که بر اساس گزارشات منتشره توسط China Population Publishing House نرخ تولد در سال 2001 در کشور چين برابر بوده است با 117 نوزاد پسر در ازاي هر 100 نوزاد دختر. همچنين در سالهاي 1993 و 1994 ;121 نوزاد پسر به ازاي هر 100 نوزاد دختر در کشور چين متولد شده اند.
بر طبق آمار ها تخمين زده ميشود که تا سال 2020 تعداد پسران جوان در کشور چين بيش از 65 ميليون و در کشور هند بيش از 35 ميليون بيشتر از تعداد دختران جوان در آن دو کشور گردد که اين آمار ها مقامات چيني و هندي را به شدت نگران کرده اند.
همچنين در سال 2000 ميلادي سازمان ملل متحد در گزارشي اعلام داشت که تعداد زنان در جنوب قاره آسيا در حدود 79 ميليون نفر (79،000،000) کمتر از جمعيت مردان در اين منطقه مي باشد.
اخيرا در مقاله اي تحت عنوان "افزايش وحشتناک پسرها" (Dangerous Surplus of Sons)، دانشمندان هشدار داده اند که افزايش تعداد پسر ها در کشورهاي آسيايي مي تواند صلح جهاني را تهديد نمايد.
در اين مقاله آمده است که هم اکنون جمعيت زنان در دو کشور چين و هند بيش از 100 ميليون نفر کمتر از جمعيت مردان در اين دو کشور مي باشد. اين رقم که به "پديده فقدان زن" شهرت يافته است براي اولين بار توسط آمارتيا سن مورد توجه قرار گرفت.
افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در سی سال اخير در جهان پديده ايست که هنوز علل قطعی و تأثير گزار بر روی آن به درستی شناسايی نشده و مورد مطالعه قرار نگرفته اند.
هر چند که دانشمندان به اتفاق بر اين باورند که مجموعه اي از عوامل مختلف که در اين مقاله به ذکر آنها پرداخته شده است می توانند به طور همزمان منجر به افزايش نرخ تولد نوزادان پسر در جهان شده باشند.
منابع
^ a b c d A. Gettis, J. Getis, and J. D. Fellmann (2004). Introduction to Geography, Ninth Edition. New York : McGraw-Hill. pp. 200. ISBN 0-07-252183- X
? ^ a b Goodkind, Daniel. (1995). On Substituting Sex Preference Strategies in East Asia: Does Prenatal Sex Selection Reduce Postnatal Discrimination?. Population and Development Review, 22 (1), 111-125. Retrieved March 13, 2007.
دلائل افزايش نرخ تولد نوزادان پسر در طول دوران جنگ و نیز پس از آن
و به موجب آن افزايش جمعيت مردان در دوران پس از وقوع جنگ
يکی از معماهای بسيار جالبی که زمانی است ذهن دانشمندان را به خود مشغول گردانیده همانا پديده افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در دوران جنگ و نا آرامی می باشد.
به گفته پروفسور والتر ويلکاکس محقق دانشگاه کرنل در ايالات متحده نرخ تولد نوزاد پسر در طول جنگ های طولانی و مخرب به طور قابل توجهی نسبت به سطح پايه افزايش می يابد.
دانشمندان مدتهاست به اين نکته پی برده اند که در طول دوران جنگ های سخت و همچنین برای مدت زمانی پس از اتمام اينگونه جنگ ها نرخ تولد نوزادان پسر در مقایسه با ميزان طبيعی آن که 105 پسر در ازای هر 100 دختر می باشد افزايش قابل توجهی نشان می دهد.
اين پديده برای نخستین بار در سال 1954 ميلادی و با تحقيق بر روی کودکان سفيد پوستی که در طول دوران جنگ جهانی دوم در ايالات متحد متولد شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. اين پديده همچنين در ساير کشور های شرکت کننده در جنگ جهانی دوم نيز مشاهده شده بود و بدین واسطه برای نخستين بار پديده "تأثير بازگشت سربازان" نام گرفت (Returning Soldiers Effect).
با وجود افزايش قابل توجه نرخ تولد نوزادان پسر در طول دوران جنگ هيچ يک از دانشمندان آن زمان قادر به توجيح و نیز اثبات علمی چگونگی به وقوع پيوستن اين پديده نبودند.
مشاهدات صورت گرفته نشاندهنده این امر بودند که سربازانی که پس از خدمت در جبهه جان سالم به در برده و به خانه های خود باز می گشتند اکثراً صاحب فرزند پسر می شدند.
به نقل از ژورنال معتبر آکسفورد، مطالعه ای که بر روی سربازان بريتانيايی شرکت کننده در جنگ جهانی دوم انجام گرفت نشان داد که سربازان بريتانيايی که از ميدان نبرد جان سالم به در برده و به وطن باز می گشتند بلند قد تر از سربازانی بوده اند که در جريان جنگ جان خود را از دست داده اند. مقايسه ای که بين سربازان بريتانيايی نجات يافته و نيز سربازان بريتانيايی که در جريان جنگ جان باخته بودند انجام گرفت نشان داد که به طور ميانگين این سربازان يک اينچ بلند قد تر از گروه ديگر بوده اند. همچنين ميانگين قد سربازان بريتانيايی نجات يافته 66.4 اينچ و ميانگين قد سربازان جان باخته 65.5 اينچ گزارش شده است که اين يک اينچ تفاوتی قابل توجه از نظر آماری می باشد.
بر اساس ژورنال تکامل روانی خانواده احتمال تولد نوزاد پسر از والدين بلند قد تر بسيار بيشتر از احتمال تولد نوزاد پسر از والدين کوتاه قد تر می باشد. به عقيده دانشمندان يکی از علل افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در دوران جنگ و پس از آن می تواند همین امر باشد.
به نقل از مجله معتبر تايمز، در زمان صلح نرخ تولد برابر با 105 پسر به 100 دختر می باشد حال آنکه در دوران جنگ اين ميزان به طرز اعجاب گونه ای به رقم 109 پسر به 100 دختر افزايش می يابد. سازمان بيمه متروپوليتان ايالات متحده اين پديده را تاييد و بيان داشت که اين پديده تنها در طول دوران جنگ های طولانی مدت که بيش از يک سال به طول می انجامندبه وقوع می پيوندد.
همچنين به نقل از مجله تايمز، اين پديده می تواند علل ديگری نیز به استثنای دلايل ذکر شده در فوق داشته باشد که از جمله آنها می توان به وضعيت تغذيه ای مادران در طول دوران جنگ اشاره نمود. کمبود مواد غذايی يکی از نتايج دوران جنگ بوده و به گفته دانشمندان احتمال تولد نوزاد پسر از مادرانی که از تغذيه کافی برخوردار نمی باشند افزايش می يابد.
اين موضوع هم اکنون اثبات گرديده است که احتمال پسر شدن فرزند اول به مراتب بيش از احتمال دختر شدن آن می باشد. به دليل شرايط نا بسامان در طول دوران جنگ ممکن است بسياری از خانواده ها به داشتن يک فرزند در طول آن دوران و نيز در دوران پس از آن قناعت کرده که اين يک فرزند به احتمال زيادتر پسر است تا دختر.
همچنين به علت افزايش احتمال جان باختن يکی از والدين در جريان حمله های جنگی احتمال تک فرزندی ماندن حتی در دوران پس از خاتمه جنگ نيز افزايش خواهد یافت که به گفته محققين اين تک فرزند در اکثر مطالعات "پسر" گزارش شده است.
همچنين نرخ سقط جنين در دوران جنگ و همچنين در زنان شاغل که تحت فشارهای کاری می باشند بيشتر می باشد. به گفته دانشمندان نرخ سقط جنين دختر در طول دوران جنگ افزايش بيشتری نسبت به نرخ سقط جنين پسر از خود نشان می دهد که علت اين امر نيز هنوز به درستی مشخص نشده است.
همچنين به گفته يکی از پيشکسوتان علوم زيستی افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در طول دوران جنگ می تواند به علت ميل نا آگاهانه والدين به صاحب شدن فرزندان پسر و در نتيجه جبران مردان از دست رفته در جريان جنگ باشد.
به عقيده محققین هرچند که افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در طول دوران جنگ به واقع منجر به افزايش تعداد مردان در نسل بعد خواهد گشت و مسلما بر روی جمعيت نسل مردان دوران جنگ بی تأثير می باشد، وليکن اين پديده به صورت کلی نشاندهنده ميل نا خوداگاهانه بشر جهت ايجاد توازن مابين جمعیت زنان و مردان می باشد.
زیرا که بر پايه تکامل زيستی و نيز انتخاب طبيعی جمعيت مردان همواره بيش از جمعيت زنان بوده و مادر طبيعت نيز با قصد حفظ نسل بشر موجبات تولد تعداد بيشتری از پسران در طول دوران جنگ را فراهم می آورد.
همان طور به عقيده پروفسور وان فیرکز محقق به نام آلمانی، در کشور آلمان که يکی از کشور های شرکت کننده در جريان جنگ جهانی دوم بوده است، تعدا مردان جوان در نسلی که فرزندان آن حاصل شرایط جنگ بوده اند به مراتب و به طور چشمگيری بيش از تعداد زنان جوان در آن کشور بود .
هرچند که به اعتقاد آقای دکتر وان فيرکز افزايش نرخ تولد نوزادان پسر در طول دوران جنگ کمکی به افزايش تعداد مردان نسل جنگ ننموده و تنها منجر به افزايش تعداد مردان در نسل بعد خواهد گشت، با این وجود تأثيرات ناخوداگاهانه و ميل والدين به صاحب شدن فرزند پسر را می توان يکی از دلايل عمده اين پديده به شمار آورد.
هم اکنون ثابت شده است که ميل والدين به صاحب شدن فرزند پسر و يا دختر می تواند به واقع بر روند تشکيل جنين تأثير گزار و موجبات تشکيل جنين مذکر و يا مؤنث را فراهم آورد. شايان ذکر است که از زمانی که قانون مبتنی بر تک فرزندی بودن در کشور چين به تصويب رسيده است نرخ تولد نوزاد پسر در اين کشور به طرز بی سابقه ای افزايش يافته است. به عقيده محققين ميل باطنی پدر و مادران چينی به داشتن فرزند پسر می تواند تنها يکی از عوامل اين افزايش بی سابقه باشد(البته دلايل بی شماری وجود داشته که در اين مقاله به ذکر آنها نخواهيم پرداخت).
به گفته آقای خاليد ملک مامور سازمان ملل متحد در کشور چين در صورت ادامه اين روند در کشور چين، در ظرف 5 سال آينده جمعيت مردان جوان مابين سنين 20 تا 35 سال بيش از 60 ميليون بيشتر از جمعيت زنان در همين گروه سنی خواهد گشت و اين امر موجب مشکلات فراوانی در جامعه چين خواهد شد.
هر چند که پديده افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در دوران جنگ پديده ايست ثبت شده و نیز مستند اما با اين وجود فرضيه ها و نظرات محققين تا به امروز در توجيح و نيز اثبات دلایل علمی اين پديده رضايت بخش نبوده اند اما با اين حال تمامی دلايل ذکر شده در اين مقاله می توانند تا حدودی در افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در طول دوران جنگ و نیز پس از آن تأثير گزار باشند.
منابع:
Big and tall soldiers are more likely to survive battle: a possible explanation for the ‘returning soldier effect’ on the secondary sex ratio.
http://humrep.oxfordjournals.org/cgi...act/22/11/3002
Hum. Reprod. Advance Access originally published online on September 20, 2007
Human Reproduction 2007 22(11):3002-3008; doi:10.1093/humrep/dem239
و به موجب آن افزايش جمعيت مردان در دوران پس از وقوع جنگ
يکی از معماهای بسيار جالبی که زمانی است ذهن دانشمندان را به خود مشغول گردانیده همانا پديده افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در دوران جنگ و نا آرامی می باشد.
به گفته پروفسور والتر ويلکاکس محقق دانشگاه کرنل در ايالات متحده نرخ تولد نوزاد پسر در طول جنگ های طولانی و مخرب به طور قابل توجهی نسبت به سطح پايه افزايش می يابد.
دانشمندان مدتهاست به اين نکته پی برده اند که در طول دوران جنگ های سخت و همچنین برای مدت زمانی پس از اتمام اينگونه جنگ ها نرخ تولد نوزادان پسر در مقایسه با ميزان طبيعی آن که 105 پسر در ازای هر 100 دختر می باشد افزايش قابل توجهی نشان می دهد.
اين پديده برای نخستین بار در سال 1954 ميلادی و با تحقيق بر روی کودکان سفيد پوستی که در طول دوران جنگ جهانی دوم در ايالات متحد متولد شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. اين پديده همچنين در ساير کشور های شرکت کننده در جنگ جهانی دوم نيز مشاهده شده بود و بدین واسطه برای نخستين بار پديده "تأثير بازگشت سربازان" نام گرفت (Returning Soldiers Effect).
با وجود افزايش قابل توجه نرخ تولد نوزادان پسر در طول دوران جنگ هيچ يک از دانشمندان آن زمان قادر به توجيح و نیز اثبات علمی چگونگی به وقوع پيوستن اين پديده نبودند.
مشاهدات صورت گرفته نشاندهنده این امر بودند که سربازانی که پس از خدمت در جبهه جان سالم به در برده و به خانه های خود باز می گشتند اکثراً صاحب فرزند پسر می شدند.
به نقل از ژورنال معتبر آکسفورد، مطالعه ای که بر روی سربازان بريتانيايی شرکت کننده در جنگ جهانی دوم انجام گرفت نشان داد که سربازان بريتانيايی که از ميدان نبرد جان سالم به در برده و به وطن باز می گشتند بلند قد تر از سربازانی بوده اند که در جريان جنگ جان خود را از دست داده اند. مقايسه ای که بين سربازان بريتانيايی نجات يافته و نيز سربازان بريتانيايی که در جريان جنگ جان باخته بودند انجام گرفت نشان داد که به طور ميانگين این سربازان يک اينچ بلند قد تر از گروه ديگر بوده اند. همچنين ميانگين قد سربازان بريتانيايی نجات يافته 66.4 اينچ و ميانگين قد سربازان جان باخته 65.5 اينچ گزارش شده است که اين يک اينچ تفاوتی قابل توجه از نظر آماری می باشد.
بر اساس ژورنال تکامل روانی خانواده احتمال تولد نوزاد پسر از والدين بلند قد تر بسيار بيشتر از احتمال تولد نوزاد پسر از والدين کوتاه قد تر می باشد. به عقيده دانشمندان يکی از علل افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در دوران جنگ و پس از آن می تواند همین امر باشد.
به نقل از مجله معتبر تايمز، در زمان صلح نرخ تولد برابر با 105 پسر به 100 دختر می باشد حال آنکه در دوران جنگ اين ميزان به طرز اعجاب گونه ای به رقم 109 پسر به 100 دختر افزايش می يابد. سازمان بيمه متروپوليتان ايالات متحده اين پديده را تاييد و بيان داشت که اين پديده تنها در طول دوران جنگ های طولانی مدت که بيش از يک سال به طول می انجامندبه وقوع می پيوندد.
همچنين به نقل از مجله تايمز، اين پديده می تواند علل ديگری نیز به استثنای دلايل ذکر شده در فوق داشته باشد که از جمله آنها می توان به وضعيت تغذيه ای مادران در طول دوران جنگ اشاره نمود. کمبود مواد غذايی يکی از نتايج دوران جنگ بوده و به گفته دانشمندان احتمال تولد نوزاد پسر از مادرانی که از تغذيه کافی برخوردار نمی باشند افزايش می يابد.
اين موضوع هم اکنون اثبات گرديده است که احتمال پسر شدن فرزند اول به مراتب بيش از احتمال دختر شدن آن می باشد. به دليل شرايط نا بسامان در طول دوران جنگ ممکن است بسياری از خانواده ها به داشتن يک فرزند در طول آن دوران و نيز در دوران پس از آن قناعت کرده که اين يک فرزند به احتمال زيادتر پسر است تا دختر.
همچنين به علت افزايش احتمال جان باختن يکی از والدين در جريان حمله های جنگی احتمال تک فرزندی ماندن حتی در دوران پس از خاتمه جنگ نيز افزايش خواهد یافت که به گفته محققين اين تک فرزند در اکثر مطالعات "پسر" گزارش شده است.
همچنين نرخ سقط جنين در دوران جنگ و همچنين در زنان شاغل که تحت فشارهای کاری می باشند بيشتر می باشد. به گفته دانشمندان نرخ سقط جنين دختر در طول دوران جنگ افزايش بيشتری نسبت به نرخ سقط جنين پسر از خود نشان می دهد که علت اين امر نيز هنوز به درستی مشخص نشده است.
همچنين به گفته يکی از پيشکسوتان علوم زيستی افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در طول دوران جنگ می تواند به علت ميل نا آگاهانه والدين به صاحب شدن فرزندان پسر و در نتيجه جبران مردان از دست رفته در جريان جنگ باشد.
به عقيده محققین هرچند که افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در طول دوران جنگ به واقع منجر به افزايش تعداد مردان در نسل بعد خواهد گشت و مسلما بر روی جمعيت نسل مردان دوران جنگ بی تأثير می باشد، وليکن اين پديده به صورت کلی نشاندهنده ميل نا خوداگاهانه بشر جهت ايجاد توازن مابين جمعیت زنان و مردان می باشد.
زیرا که بر پايه تکامل زيستی و نيز انتخاب طبيعی جمعيت مردان همواره بيش از جمعيت زنان بوده و مادر طبيعت نيز با قصد حفظ نسل بشر موجبات تولد تعداد بيشتری از پسران در طول دوران جنگ را فراهم می آورد.
همان طور به عقيده پروفسور وان فیرکز محقق به نام آلمانی، در کشور آلمان که يکی از کشور های شرکت کننده در جريان جنگ جهانی دوم بوده است، تعدا مردان جوان در نسلی که فرزندان آن حاصل شرایط جنگ بوده اند به مراتب و به طور چشمگيری بيش از تعداد زنان جوان در آن کشور بود .
هرچند که به اعتقاد آقای دکتر وان فيرکز افزايش نرخ تولد نوزادان پسر در طول دوران جنگ کمکی به افزايش تعداد مردان نسل جنگ ننموده و تنها منجر به افزايش تعداد مردان در نسل بعد خواهد گشت، با این وجود تأثيرات ناخوداگاهانه و ميل والدين به صاحب شدن فرزند پسر را می توان يکی از دلايل عمده اين پديده به شمار آورد.
هم اکنون ثابت شده است که ميل والدين به صاحب شدن فرزند پسر و يا دختر می تواند به واقع بر روند تشکيل جنين تأثير گزار و موجبات تشکيل جنين مذکر و يا مؤنث را فراهم آورد. شايان ذکر است که از زمانی که قانون مبتنی بر تک فرزندی بودن در کشور چين به تصويب رسيده است نرخ تولد نوزاد پسر در اين کشور به طرز بی سابقه ای افزايش يافته است. به عقيده محققين ميل باطنی پدر و مادران چينی به داشتن فرزند پسر می تواند تنها يکی از عوامل اين افزايش بی سابقه باشد(البته دلايل بی شماری وجود داشته که در اين مقاله به ذکر آنها نخواهيم پرداخت).
به گفته آقای خاليد ملک مامور سازمان ملل متحد در کشور چين در صورت ادامه اين روند در کشور چين، در ظرف 5 سال آينده جمعيت مردان جوان مابين سنين 20 تا 35 سال بيش از 60 ميليون بيشتر از جمعيت زنان در همين گروه سنی خواهد گشت و اين امر موجب مشکلات فراوانی در جامعه چين خواهد شد.
هر چند که پديده افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در دوران جنگ پديده ايست ثبت شده و نیز مستند اما با اين وجود فرضيه ها و نظرات محققين تا به امروز در توجيح و نيز اثبات دلایل علمی اين پديده رضايت بخش نبوده اند اما با اين حال تمامی دلايل ذکر شده در اين مقاله می توانند تا حدودی در افزايش نرخ تولد نوزاد پسر در طول دوران جنگ و نیز پس از آن تأثير گزار باشند.
منابع:
Big and tall soldiers are more likely to survive battle: a possible explanation for the ‘returning soldier effect’ on the secondary sex ratio.
http://humrep.oxfordjournals.org/cgi...act/22/11/3002
Hum. Reprod. Advance Access originally published online on September 20, 2007
Human Reproduction 2007 22(11):3002-3008; doi:10.1093/humrep/dem239
نظرات شما عزیزان:
????????: افزایش نرخ تولد نوزاد پسر, افزایش تولد پسر, تولد پسر, تولد کودک, ,